بله این همون نوع اوله که قبلا هم بهش اشاره کردن و باز اون هم اقسامیداره مثلا توی کودکی خیلی صادقانه و خرانه :)) است مثلا دوستام میگن من چون این کارو نمیکنم فلانم پس باید این کارو بکنم اما توی بزرگسالی خیلی مرموزه و یه جور خود خر کردنه مثلا میگیم ما باید زیبا باشیم خوشحال و ... اما در واقع تو دلمون میگیم نباید از فلانی کم بیارم.
این تشابه.
اما نوع دیگر هم هست که نگرانیه. بدون اون راه حل همرنگ شدن. استرس خوب بودنه. یا استرس درست شناخته شدنه. که مثلا آیا فلان کس را راضی کردم. آیا الآن چه جور درباره من فکر میکنه. همونجور که هستم. که با ترسی که پس فردا اگر بودم طرح میکنم هم همپوشانی داره.
خیلی ممنون که همراهی میکنید.
# چرا من از آن تو نباشم !؟